موضوع زيارت قبور مطهر و
مقدّس معصومين(ع) توسل به آنها و سوگواری در ايّام
شهادتشان، به ويژه در مورد حضرت مقدّس سيدالشهدا(ع)،
از موضوعاتی است كه در فرهنگ اسلامی، جايگاه رفيعی
دارد. از ناحيه ذات اقدس الهي در احاديث قدسی و نيز از
سوی چهارده معصوم(ع) سفارش زيادی به عزاداری
سيدالشهدا(ع) شده است، كه اين مطلب حاكی از نقش عظيم
اين امر در احيای دين و زنده نگه داشتن آن است. به
عبارت ديگر می توان چنين مجالسی
را از مهمترين وسايل صيانت از كيان دين و جامعه
اسلامی و نيز بسط روح دين و دينداری دانست.
متأسفانه عزاداریها با همه اهميت و جايگاه مهمی كه در
فرهنگ اسلامی دارند، در طول زمان دچار آفات، خطرات و
انحرافاتی شده است كه نقش اين وسيله مهم را تا حدودی
كم رنگ كرده است.در اين مطلب، نويسنده میكوشد تا
بعضی از شرايط ظاهری و باطنی عزاداری يك منتظر را
ارائه نمايد. باشد كه مورد استفاده قرار گيرد.
وظیفه عزادار در قبال امام زمان (عج)
عزادار حقيقی به خوبی
میداند كه سوگواری و برپايی مجالس بزرگداشت برای اهل
بيت(ع) فقط قسمت كوچكی از وظايف الهی او نسبت به آنان
است بلكه وظيفه بالاتر، توجه به درسها و عبرتهای
عاشورا و عمل به آنها است. عمل
به تكاليف از جمله درسهايی است كه عزادار حقيقی از
عاشوراييان فرا گرفته است. او خود را نسبت به
امام زمانش مكلف و مسئول میداند. (1)
عزادار، نيك میداند كه
بايد به تنهايی در دادگاه عدل الهی نسبت به رفتار خود
با امام زمانش پاسخگو باشد لذا، برای عمل به وظيفهاش
منتظر هيچكس نمیماند؛ او منتظر سازمانها، نهادها و
اشخاص نيست. او خودش به تنهايی براي خارج كردن امام
زمان(ع) از تنهايی، غيبت، اضطرار و آوارگی تلاش
میكند. او مانند شهدای كربلا كه هرگز به كمی نفرات
شان توجه نكردند و هر يك فقط و فقط به فكر انجام وظيفه
در قبال امام مظلوم و تنهاييش بود و كاری به نتيجه و
تأييد ديگران نداشت، عمل میكند. مانند «عبدالله
بن حسن(ع)» كه وقتي ديد عمويش تنها و مجروح به
روی زمين افتاده است و دشمن دور او را گرفته، خود را
به عمويش رساند و هنگامی كه «ابجربن
كعب» (لعنة الله علیه) شمشيرش را فرود آورد كه
امام را بكشد، دست خود را در مقابل شمشير او گرفت تا
از امامش دفاع كند و دستش قطع شد و در آغوش عمويش
حسين(ع) افتاد تا اين كه «حرمله»
(لعنة الله علیه) او را با تير به شهادت رساند.(2)
2) عزادار حقيقی
يا «منتظر حقيقی» در اين
مرحله میداند كه اگر بخواهد رضايت خدا را جلب كند و
به هدف خلقت و كمال نهايی و غايی وجودش نايل شود، بايد
به اين «تنها موعظه» خداوند متعال در قرآن كريم عمل
كند كه فرمود:
قل إنّما أعظكم بواحدةٍ أن تقوموا لله مثني و فرادي.(3)
ای رسول ما، به امت بگو كه من
به يك سخن شما را موعظه میكنم و آن سخن اين است كه
شما، خالص دو نفری، و يا به تنهايی برای خدا قيام
كنيد.
امام خمينی(ره) دربارهء
اين موعظه خداوند چنين می فرمايند:
خدای تعالی در اين كلام شريف، از سر منزل تاريك طبيعت
تا منتهای سير انسانيت را بيان كرده و بهترين
موعظههايی است كه خدای عالم از ميانه تمام مواعظ
انتخاب فرموده و اين يك كلمه را پيشنهاد بشر فرموده،
اين كلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قيام برای خدا
است كه ابراهيم خليل الرحمن را به منزل خُلّت رساند و
از جلوههای گوناگون عالم طبيعت رهاند.
خليل
آسا در علم اليقين زن
قيام الله است كه موسای
كليم را با يك عصا بر فرعونيان چيره كرد و تمام تخت و
تاج آنها را به باد فنا داد. و نيز او را به ميقات
محبوب رساند و به مقام صعق و صحرا كشاند. قيام برای
خدا است كه خاتمالنبيّين(ص) را يك تنه بر تمام عادات
و عقايد جاهليت غلبه داد و بتها را از خانة خدا بر
انداخت و به جاي آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن
ذات مقدس را به مقام «قاب قوسين
او أدني» رساند. خودخواهی و ترك قيام برای خدا
ما را به اين روزگار سياه رسانده، همه جهانيان را بر
ما چيره كرده، و كشورهای اسلامی را زير نفوذ ديگران در
آورده... موعظت خدای جهان را بخوانيد و يگانه راه
اصلاحی را كه پيشنهاد فرموده بپذيريد و ترك نفع شخصی
كرده، تا به همه سعادتهای دو جهان نائل شويد و با
زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شويد.»(4)
آری، خودخواهی ما و ترك قيام برای خدا است كه ما را به
روز سياه غيبت امام زمان(ع) و تنهايی و غربت حضرت
كشانده و مستكبران را بر كشوهای اسلامی حاكم كرده است.
همانطور كه خود آن حضرت فرمود:
اگر شيعيان نسبت به ما وفادار و
همدل بودند، ظهور ما به تأخير نمیافتاد(5).
راه چاره همان است كه امام خمينی(ره) فرمود، يعنی
موعظه خدای جهان را بخوانيم و يگانه راه اصلاحی را كه
پيشنهاد فرموده، بپذيريم و ترك نفعهای شخصی كنيم و با
منتقم اصلی حسين(ع) آشتی كنيم، و با وفاداری نسبت به
او، برای رفع موانع ظهورش و نبرد با دشمنانش قيام لله
كنيم و از اين حالت دنيازدگی و انفعال خارج شويم و با
كنار گذاشتن نفعهای شخصی و جيفه گنديده دنيا، برای
ظهورش عملياتی شويم.(6) امام خمينی(ره) در جای ديگر می
فرمايند: نگوييد تنها هستيم،
تنهايی هم بايد قيام بكنيم، اجتماعی هم بايد قيام
كنيم، بايد قيام كنيم، با هم بايد قيام كنيم، همه
موظفيم به اينكه برای خدا قيام كنيم.(7)
برای خدا قيام كنيد و از تنهايی
و غربت نهراسيد.(8)
در زيارت عاشورا پس از اعلام برائت از بنيانگذاران
ظلم به اهل بيت(ع) و نيز كسانی كه آنها را از مقامشان
كنار زدند و همچنين كسانی كه مقدمات جنايات ظالمان را
فراهم كردند. نسبت به پيروان و تابعين و دوستان آنها
نيز اعلام برائت میشود، يعنی از همه كسانی كه در طول
تاريخ در مصيبت اعظم، به خصوص در غيبت امام زمان(ع)
نقش داشته و كار آنها به نحوی مانعی بر سر راه ظهور
منجی بشريت بوده است. برای همين است كه بلافاصله خطاب
به سيدالشهدا(ع) چنين عرض میكنيم:
ای اباعبدالله، من تا قيامت با كسانی كه با شما در سلم
و صلح هستند در صلحم و با كسانی كه با شما در جنگ
هستند، در جنگم.(9)
به اين ترتيب نظام دوستی و
دشمنی عزادار حقيقی به طور كامل روشن و مشخص است. او
با همه كسانی كه شيعه و محبّ اهل بيت(ع) هستند و با
آنها دشمنی ندارند، در صلح و دوستی است و با همه
كسانی كه دشمن اهل بيت(ع) و به خصوص امام زمان(ع)
هستند، در جنگ است. و اين دوستی و دشمنی تا
قيامت ادامه دارد. اگر دشمنان امام زمان تا قيامت هم
حضرت مخالفت و دشمنی داشته باشند، عزادار حقيقی هرگز
از مبارزه و جهاد عليه آنها خسته و ناتوان نميیشود.
لذا پس از اعلام جنگ با دشمنان آنها، ابتدا
بنيانگذاران ظلم بر آنها را مورد لعن قرار میدهيم و
پس از اين كار انتقام حسين(ع) را به همراه امام
زمان(ع) آرزو میكنيم. چرا كه
مبارزه با دشمنان اهل بيت بدون همراهی با امام زمان(ع)
فايده ندارد و انتقام از آنان بدون آن حضرت ممكن نيست.
بنابراين عنصر جهاد و مبارزه هرگز از زندگی عزادار
حقيقی حذف نمیشود. او تا وقتی كه با
مصيبت اعظم غيبت امام زمان(ع)
آن هم در اوج غربت و مظلوميت و تنهايی رو به روست،
هرگز آرام و قرار ندارد. او تا لحظه با شكوه ظهور و
از بين رفتن اين مصيبت اعظم به مبارزه با دجّال و
موانع ظهور ادامه ميیدهد. و پس از ظهور نيز به جهاد در
راه امامش برای انتقام امام حسين(ع) و ساير اهل بيت(ع)
ادامه میدهد و رمز اين كه اين مبارزه و جهاد هميشگی و
طولانی است، اين است كه قرآن كريم به همه مسلمين
دستور داده است كه تا رفع فتنه و حاكميت دين خدا در
سراسر جهان به جهاد مقدس خود ادامه دهند:
و قاتلوهم حتّي لا تكون فتنةٌ و يكون الدّين كلّه
لله.(10)
با كافران جهاد كنيد كه ديگر
فتنهای باقی نماند و آيين همه ما در دين خدا باشد.
كدام فتنه و مصيبت برای جامعه انسانی بالاتر از
غيبت امام زمان(ع) و محروميت جامعه جهانی از رهبر
معصوم و متخصص الهی و مظهر خدا است. عزادار حقيقی در
اين مقطع حساس و سرنوشتساز با تشخيص وظيفه الهی جهاد،
بدون فوت وقت تا رفع اين بزرگترين فتنه، و تا رسيدن
به امام خود و جهاد در ركاب او، به مبارزه میپردازد.
او نيك میداند بهترين زمان برای سربازی و خدمت و
تقرّب نسبت به امام زمان(ع) زمانی كنونی است. نه زمان
ظهور كه زمان پيروزی است. چنان كه قرآن كريم
میفرمايد:
لا يستوي منكم من أنفق من قبل الفتح و قاتل أولئك أعظم
درجةً من الذّين أنفقوا من بعد و قاتلو و كلاً وعدالله
الحسني و الله بما تعملون خبيرٌ.(11)
آن مسلمانانی كه پيش از فتح مكه در راه دين انفاق و
جهاد كردند با ديگران برابر نيستند آنان درجهای
عظيمتر دارند، تا كسانی كه بعد از فتح انفاق و جهاد
كردند. البته خدا به هر دو طايفه وعده احسان داد. و
خدا به آنچه میكنيد آگاه است.
قيام و جهاد برای برطرف كردن موانع ظهور ارزش و اهميت
بيشتري نسبت به سربازی و جهاد در ركاب آن حضرت را
دارد، زيرا قرآن كريم همراهي با امام را قبل از پيروزی
با ارزشتر و مهمتر میداند.
بزرگترين گناه برای عزدار در مرتبه پنجم، تنها گذاشتن
امام زمان(ع) است. عزادار كه در اين مرتبه
آگاهی زيادی نسبت به درسها و پيامهای عاشورا دارد،
به وفاداری و همدلی نسبت به امام زمانش بيشترين توجه
و اهتمام را دارد. او از اصحاب عاشورا درس بزرگ
وفاداری نسبت به امام زمان خويش را به خوبی آموخته
است. وفاداری يعنی پایبند بودن به عهد و پيمانی كه
بستهايم. وفای به عهد، به خصوص
نسبت به امام و رهبر معصوم از بزرگترين واجبات است و
پيمان شكنی و بیوفايی از بزرگترين محرمات میباشد.
قرآن كريم و روايات معتبر اسلامي مملوّ از توصيه اكيد
به رعايت عهد و وفاداری و پرهيز از عهد شكنی و بی
وفايی است. سيدالشهدا(ع) در روز عاشورا درباره دو گروه
دوستان و دشمنان سخن گفت. دوستان خويش را به وفاداری
ستود و دشمنانش را به خاطر بیوفايیشان مورد نكوهش و
سرزنش قرار داد. آن حضرت(ع) در مورد دوستان خود
فرمودند:
من اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحابم نمیشناسم. (12)
در روز عاشورا وقتی بر بالين «مسلم
بن عوسجه» آمد، اين آيه شريفه را خواند:
فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدّلوا
تبديلاً.(13)
از مؤمنين مردانی هستند كه با عهد خويش با خدا صادق
بودند، برخيیشان به عهد خود وفا كرده و جان باختند،
برخی هم منتظرند و عهد و پيمان را هيچ دگرگون نساختند.
امام(ع) درباره دشمنان خود نيز چنين فرمودند: «اهل وفا
به پيمان نيستند، عهد خويش را شكسته و بيعت مرا از
گردن خود كنار نهادهايد. به جانم سوگند، با پدرم، با
برادرم و با پسر عمويم مسلم بن عقيل نيز همين كار را
كرديد».(14)
در «زيارت اربعين» خطاب
به خود آن حضرت چنين عرض میكنيم:
شهادت میدهم كه تو به عهد خود وفا كردی و تا رسيدن به
يقين (شهادت) در راه او جهاد كردي.(15)
پی نوشت ها:
٭ برگرفته از: كتاب عزادار حقيقی، نوشته محمد
شجاعی.
1. يوم ندعوا كلّ اناسٍ بامامهم؛ روزی كه ما هر گروهی
از مردم را با پيشوايشان دعوت میكنيم. (سوره اسراء
(17)، آيه 71)
2. مجلسی، بحارالأنوار، ج 45، ص 53.
3. امام خمينی(ره)، صحيفه نور، ج 1، ص 3.
4. سوره سبأ (34)، آيه 46.
5. مجلسی، همان، ج 53، ص 177.
6. برای آشنايی بيشتر با كيفيت عملياتی شدن به بخش
چهارم كتاب آشتی با امام زمان(ع) مراجعه شود.
7. امام خمينی(ره)، همان، ج 16، ص 201.
8. همان، ج 20، ص 127.
9. زيارت عاشورا؛ يا اباعبدالله سلمّ لمن سالمكم و
حربٌ لمن حاربكم الي يوم القيامة
10. سوره انفال (8)، آية 39.
11. سوره حديد (57)، آية 10.
12. موسوعه كلمات الامام الحسين، ص 395؛ فإنّي لا اعلم
اصحاباً أوفي و لا خيراً من اصحابي
13. سوره احزاب (33)، آيه 23.
14. موسوعه كلمات الامام الحسين، ص 363.
15. محدث قمی، مفاتيح الجنان، زيارت اربعين. أشهد أنّك
وفيت بعهدالله و جاهدت في سبيله حتّي أتيـٰك اليقين.
و برگرفته از ماهنامه موعود ، شماره 72